جزئیات تحویل ۵۰ موشک مجهز به کلاهکهای شیمیایی به گروههای تروریستی توسط متخصصان فرانسوی
برچسبها: فرانسه حامی شیمیایی تروریست ها , تحولات فرانسه , اخبارجنایتکاران جفش , تحولات سوریه
ادامه مطلب
قابهای غمانگیز یک خانواده؛ از سردشت تا لاهه
برچسبها: اخبارسردست , حملات شیمیایی , اخبار استان آذربایجان غربی
ادامه مطلب
حمله جنگندههای روسی به مواضع تروریستها در حلب
برچسبها: اخبارجنایتکاران جفش , تحولات سوریه , حملات شیمیایی , اخبار حضورروسیه درسوریه
ادامه مطلب
ظریف: غرب کجاست تا حمله شیمیایی در حلب را محکوم کند؟
برچسبها: اخبارجنایتکاران جفش , تحولات سوریه , حملات شیمیایی , محمدجوادظریف
ادامه مطلب
درزادروز ولادت پیامبررخمت
2خبراز حمله شیمیایی تروریست ها درسوریه
سانا: تروریستها از سلاح شیمیایی در حلب سوریه استفاده کردند
واکنش مسکو به استفاده تروریستها از سلاح شیمیایی در حلب
برچسبها: اخبارجنایتکاران جفش , تحولات سوریه , حملات شیمیایی
ادامه مطلب
حملات «شیمیایی» ترکیه به شهر «رأس العین» در شمال سوریه
برچسبها: تحولات کردستان سوریه , تحولات سوریه , اخبارکردهای سوریه , حملات شیمیایی
ادامه مطلب
سردشت شهر سرفههای سوخته، لکه ننگِ مدعیان حقوق بشر
کامیاران نیوز:سی و دومین سالگرد بمباران شیمیایی سردشت و یاد و خاطره ۱۱۸ شهید آن را امسال درحالی گرامی می داریم که این جنایت جنگی همچنان لکه ننگی بر پیشانیِ مدعیان حقوق بشر است.
برچسبها: حملات شیمیایی , بمباران شیمیایی , اخبارسردشت
ادامه مطلب
روایت زندگی ۴ زن جانبازی که تمامقد ایستادند
سودابه رنجبر
کامیاران نیوز: در دل و بر جانشان زخم دارند. اما ارادهشان قویتر از عوارض بمب شیمیایی است. زنانی که همچنان درصحنههای علمی و بینالمللی میدرخشند و امید و ارادهشان صدها برابر قویتر از زخم کهنهشان است. زنانی که دل درگرو عشق به خانه و شهری بهنام سردشت دارند.
بمباران شهر مرزی سردشت فجیعترین بمباران بعد از حمله به شهرهای ناکازاکی و هیروشیمای ژاپن و اولین بمباران شیمیایی یک شهر در جهان است؛ اما جوامع بینالمللی چقدر از این حمله بیرحمانه به یک شهر غیرنظامی خبردارند؟ بهراستیکه هیچ!
حتی خیلی از هموطنان خودمان نیز تا به امروز اسم شهر سردشت را نشنیدهاند تا چه رسد به اینکه بدانند ۳۲ سال پیش، روز هفتم تیر ساعت ۴ و ۱۵ دقیقه بعدازظهر، اهالی سردشت در خانههای خود نشسته بودند که گاز سفید خردل توسط هواپیمای بمبافکن، سقف خانههایشان را شکافت. گاز خردل چنان راهش را در سینه کودکان، زنان و مردان پیدا کرد که باگذشت اینهمه سال هنوز سرفههایشان بند نیامده و نفسهایشان تنگ است. وقتی بمبهای شیمیایی منفجر شد، تا چند دقیقه اول، همه سالم بودند. حتی تعدادی از بچهها به بازی کودکانهشان در کوچهها ادامه دادند. راستش این انفجارها و بمبها خنده را بر لب روستاییهای سردشت آورده بود که «این بمبها که مشقی بود! هیچکسی را نکشت!». اما هنوز دقایقی نگذشته بود که کودکان جلوی چشمان پدر و مادرها ایستاده افتادند و مردند. مادرها و پدرها جلوی چشم فرزندانشان جان دادند، آمار شهدا در چند دقیقه اول به ۱۱۹ نفر رسید و هیچ کاری از دست هیچکسی برنمیآمد؛ تازه آن موقع بود که سردشتیها فهمیدند بمب شیمیایی یعنی این، یعنی مرگی که جان میگیرد و تحمل.
زنان جانباز ۷۰ درصد و دیگر هیچ
وقتی واژه تحمل و صبر به گوش سردشتیها میرسد زنان این دیار قد میکشند. زنانی که باوجود جانبازی، دوچندان از جانشان مایه گذاشتند و دم نزدند. حتی شماری از آنها باوجود همه سختیها روی عوارض بمب شیمیایی را کم کردهاند و درصحنههای علمی و بینالمللی درخشیدند. وقتی میشنوید که زنان جانباز ۷۰ درصد هستند توقع دارید باگذشت ۳۲ سال حالا اوضاعشان وخیمتر شده باشد و تحملشان کمتر و حرفی جزء گله و دغدغههای زندگی نداشته باشند؛ اما وقتی صدایشان را میشنوید باوجوداینکه خسخس سینه و تکسرفهها موسیقی متن گفتگویشان میشود؛ بازهم امید و آرزوهایشان از همه دردها و گلایههایشان جلو میزند. زنان کٌردی که دل درگرو عشق به خانه و کاشانه دارند و اسم سردشت که میآید اشک عشق و دلتنگی روی صورتشان راه میگیرد و تو میمانی و جمع اضداد. نمیدانی که باید غمگین باشی بر مصیبت و خاطرات تلخی که برایت تعریف میکنند یا شگفتزده و مبهوت از همه امید و توانی که به ادامه زندگی دارند؟!
با ۴ زن سختکوش و جانباز سردشت همراه شدیم تا واژههای عشق، دلتنگی، شهادت، ظلم، امید، نفس، درد و شهر سردشت برایتان معنای عمیقتری پیدا کند.
وقتی عشق مرا نجات داد
«شبنم شیخی» وقتی در سردشت شیمیایی شد فقط ۶ سال داشت. از تلخیهای روزگار که یاد میکند بازهم لبخند از روی لبش گم نمیشود. میگوید: «عشق من را نجات داد، عشقی که منجر به ازدواج شد. اوایل خانواده همسرم فکر میکردند شیمیایی بودن من واگیر دارد بعدها، هم خودم و هم دیگران فهمیدیم که فقط عشق است که در زندگی من واگیر دارد. با مرارت و سختی هرچهتمامتر مراحل زندگی را میگذراندم. واژه عشق وقتی برایم کاملتر شد که مادری را تجربه کردم. راستش معتقدم وقتی برای داشتههایت به قیمت شمردن نفسهایت بجنگی آنوقت است که از زندگی عادی هم لذت میبری. حتی قدر نفسهای بدون سرفهات را خوب میدانی. برای من رسیدن به خواستههایم بسیار سخت بود حتی مادر شدنم با همه فرق داشت. دو ماه آخر بارداری نخوابیدم تا خفه نشوم. زندهبودنم معجزه بود. راستش من با معجزه مادر شدم این را دکترها میگویند دومین فرزندم را که باردار شدم دکتر برگه سقطجنین را دستم داد؛ اما آنقدر حالم خراب بود که حتی نتوانستم سقط کنم. در ناباوری پزشکان، فرزندم به دنیا آمد.
دکتری شیمی گرفتم وقتی شیمیایی بودم
«شبنم شیخی» از تلخترین خاطره زندگیاش میگوید وقتیکه به خانه خالهاش رفته بودندوهمانجا طعم تلخ خردل در کامش ماند که ماند: «سرگرم بازی با بچههای خاله و خواهر سهسالهام بودم. بمباران هوایی شد. حس کردم چشمهایم میسوزد پدرم وارد خانه شد و فریاد زد شیمیایی زدند دست و صورتتان را بشویید. آبخانه خاله قطعشده بود. هنوز گیجوویج بودم و نیمههوش که ما را سوار بالگرد کردند و به بیمارستان ارومیه بردند. بچهها را از پدر و مادرها جدا کردند. چشمانم نمیدید کور شده بودم. آنقدر ترسیده بودم که فکر میکردم هرلحظه قرار است بمیرم. آرزو داشتم یکبار دیگر صدای پدر و مادرم را بشنوم. ترس و درد داشت من را میکشت. یکی دو روزی گذشته بود. چشمانم جایی را نمیدید صدای پدرم را میشنیدم که با بغض و آه در راهرو بیمارستان فریاد میزد «شبنم شبنم» و من حتی توان یک کلمه حرف زدن نداشتم تا پدرم من را پیدا کند. لحظههای بسیار سخت و تلخی بود پدرم چند بار از کنارم رد شد؛ اما به دلیل سوختگی زیاد و متورم شدن صورتم من را نشناخت. دستآخر در بین آنهمه کودک پیدایم کرد. آنقدر آن لحظهها سخت بود که حساب ندارد. من که از آن روزها را گذراندم بیشتر قدر لحظههای زندگی را میدانم، حتی قدر دیدن را. قدر نفس کشیدنهای بدون سرفه را. در تمام این سالها آرام و آهسته درس خواندم و توانستم در رشته شیمی مدرک دکتری بگیرم و لذت دانستن را تجربه کنم و در کنار فرزندان و همسرم حس و حال خوبی داشته باشم.
خانه پدری و خندههایش که دیگر نیست!
پروین تازهعروس بود. آن روز به خانه پدری آمده بود تا از رضایتش در خانه همسر برای مادر بگوید و خیالش را راحت کند. خانه شلوغ بود برادرها و زنبرادرها هم بودند. بچهها دورش را گرفته بودند هنوز شیرینی عروسی پروین در کامشان مانده بود و پروین تازهعروس برای بچهها از همیشه شیرینتر به نظر میرسید. دخترکها یواشکی نگاهش میکردند. ابروهای پروین باریک شده بود و گونههایش سرخ. خواهرش شهین ۸ ساله باریکهای از پارچه را به دست پروین داد تا موهایش را گل کند، همان شکلی که وقتی پروین عروس شده بود برایش گل کرده بودند. پروین برادرزادهها و خواهر و برادرهای کوچکش را که میدید قند توی دلش آب میشد. در همین چند روز که به خانه شوهر رفته بود دلش برای اهالی خانه پدری غنج میزد، نمیدانست قرار است زمان همینجا برایش بایستد و همه عمرش او تنها باشد و همه عزیزانش نباشند. دلش میخواست کارهای مانده مادر را برایش انجام دهد همه لباسهای نشسته را توی تشت ریخت و نشست به چنگ زدن. برادرهایش صلاحالدین، حمید و رحیم با کف لباسهایی که میشست بازی میکردند. شهین میخواست در آب کشیدن لباسها به پروین کمک کند. ادریس ۹ ماهه همانجا زیرآب ولرم تابستان از خنده ریسه رفته بود و با خنده او از گل از گل همه شکفته شده بود. صدای قهقهه بچهها و بزرگترها خانه را پرکرده بود. هواپیما در آسمان سردشت نمایان شد. همه دستشان را سایهبان کردند که هواپیما را ببینند بهیکباره با صدای غرش بمب، سقف خانه شکافت. انگار گرد مرگ پاشیدند وسط اینهمه خنده و شادی.
من ماندهام تا روایت کنم
از آن روز دو ماه گذشت. پروین را از بیمارستان مرخص کرده بودند مصطفی یکی از برادرهایش بالای سر پروین مینشیند میگوید: «پروین دستت را بده ناخنهایت را بگیرم. پروین انگشتهایش را کف دست مصطفی میگذارد. مصطفی ناخنگیر را زیر ناخن پروین میگذارد، صدایش میلرزد میگوید: «پروین حمید مرده». نفسش به شماره میافتد ناخنگیر را زیر ناخن انگشت بعدی میگذارد قبل از اینکه فشار دهد میگوید: «صلاحالدین هم مرد». دیگر توانش نیست بغض راه گلویش را بسته است پروین انگشت اشارهات را بده، پروین جان مادر مرد. حالا مصطفی روی زانوهایش جابهجا میشود اشکهایش را با سرآستین پاک میکند و میگوید: «پروین جان تو نفس بکش تو زنده بمان، شهین مرد. پروین جان ادریس هم مرد». آنقدر میگوید و میگوید تا تمام انگشتهای پروین تمام میشود؛ اما شمار کشتههای این خانواده تمام نمیشود.
من روی مرگ را کم کردهام
«دکترها به من گفتهاند تو باید ۲۰ سال پیش میمردی و هنوز زندهای؟! من روی مرگ را کم کردهام!» این را «پروین کریمی واحد» میگوید. خاطرات و روایت گری زیبایش از دوران سختی یکی از داشتههایش است: «من بازمانده خانوادهای هستم که ۱۱ نفر از آنها شهید شدند. هرچند چشمم به در است که روزی همه افراد خانوادهام به خانه پدر بیایند چون من جسد هیچکدام از عزیزانم را ندیدم که مرگشان را باور کنم. همچنان زندگی میکنم با دو فرزندم. من مادر شدم و این بزرگترین موهبت زندگی من است. حالا تا نفس دارم مظلومیت اهالی سردشت را فریاد میزنم و در جوامع بینالمللی بارها مصاحبه کردهام.حتی وقتی برای درمان به کشورهای آلمان یا اسپانیا اعزام میشوم باوجوداینکه برایم بسیار تلخ است؛ اما از همه توانم استفاده میکنم تا به جامعه پزشکی جهان بگویم که من نماینده زنانی هستم که قربانی فاجعه ضد بشری شدند.
دردی که ۳۲ سال است آوار شده
«مهری ملکاری» ۱۷ ساله بود. تازه مادر شده بود. طفلی ۹ ماهه داشت که وقتی میخندید به گمانش همه دنیا میخندد. او را در آغوش فشرده بود که بمب شیمیایی آوار شده روی سرشان و طعم تلخ خردل بهجای شیر مادر بر زبان طفلش نشست و برای همیشه، دنیا صدای خندههای او را نشنید. مهری ملکاری آنقدر بدحال شده بود که متوجه مرگ طفلش نشود. چشم که باز کرد در بیمارستانی در کشور اسپانیا بود. از حال همسرش پرسید مرد جوان ۲۶ سالهای که تا چند روز پیش در سیسییو بیمارستان بستری بود و حالا نبود. این را همه میدانستند بهغیراز مهری. صبر و قرارش نبود چند بار از پرستارها پرسید از همشهریهایش پرسید همه اظهار بیاطلاعی میکردند. عشق بین این زوج جوان زبانزد خاص و عام شده بود. هیچکسی جرئت خبر شهادت همسرش را به مهری نداشت آنهم در کشور غریب. بهسختی از تختش پایین آمد خودش را به راهرو بیمارستان رساند همانطور که دیوار راهرو را گرفته بود با همه توانش اسم همسرش را فریاد زد التماس میکرد که فقط جوابش را بدهد. مهری تابوتوان از کف داده بود. جلوی چشم همه پرستارها عشق به همسرش را فریاد میزد خودش را به پنجره رساند همه را تهدید کرد که خودم را از پنجره پرت میکنم فقط خبری از همسرم به من بدهید. یکی از دکترها جلو آمد آرامش کرد و گفت همسرش را برای درمان بهجای دیگر منتقلشدهاند. مهری باور کرد یا نکرد اما از آن ساکت شد. وقتی پایش به خانه رسید فهمید هم فرزندش و هم عشقش را باهم ازدستداده است.
نماینده اجلاس جهانی در لاهه
«مهری ملکاری» بانوی جانباز ۷۰ درصد سال گذشته در حاشیه اجلاس سازمان جهانی منع گسترش سلاحهای شیمیایی شرکت کرد و نمایشگاهی از عکسهای ۱۱ نفر از خانواده شهیدش را در معرض دید سفرا و نمایندگان اجلاس قرارداد. هرچند برای او، رسیدن به شهر لاهه بسیار سخت و طاقتفرسا بود؛ اما او به این شهر رفت تا در حاشیه اجلاس به جهانیان بگوید: «درست ۳۱ سال پیش در سکوت جوامع بینالمللی یکی از بمبهای شیمیایی عراق روی سقف خانه آنها فرود آمد و ۱۱ نفر از خانوادهاش را به شهادت رساند و آنهایی هم که از این خانواده باقی ماندند همه جانباز هستند. او با روایتهایش به زبان کردی و نفسهایی که کم میآورد در اجلاس جهانی همه نگاهها را به خود خیره کرد او تمامقد در اجلاس جهانی منع گسترش سلاحهای شیمیایی در لاهه ایستاد تا تاریخ شفاهی سردشت را برای جهان زنده کند.
نمایی از بردباری یک مادر
۱۳ ساله بود که برای اولین بار واژه بمب شیمیایی را شنید. همان موقع که اهالی روستایشان آلوده گاز خردل شده بودند. همان موقع به دلیل قرار گرفتن در معرض انفجار یکپایش را از دست داد. دختر نوجوانی که فکر میکرد تنها غصهاش داشتن پای مصنوعی است و باید فقط این درد را تا آخر عمر به دل بکشد؛ اما نمیدانست مسمومیت گاز خردل دست از دامن او برنمیدارد. او وارث گاز خردل شده بود و نسل بعد از او هم درگیر جهش ژنی و بیماری مخوفی شده بودند. حدود ۲۰ ساله بود که ازدواج کرد سه فرزندش که به دنیا آمدند یکی از یکی زیباتر بودند تا دوسالگی شرایطشان عادی بود؛ اما بهمحض اینکه به دوران خردسالی نزدیک شدند پوستشان تغییر شکل داد و فرم صورتشان کاملاً تغییر کرد کودکانی که زخمهای بازداشتند و رنگ پوستشان هرروز سیاهتر و برجستهتر میشد. مادری که پرستار شبانهروزی فرزندانش شد. هر چه بچهها بزرگتر میشدند پرستاری از بچهها سختتر میشد. زبانش قاصر از پاسخ دادن به سؤالات پیدرپی فرزندانش.
او همچنان همه این سختیها را تاب میآورد و میگوید: «صبر میکنم، تحمل میکنم چون مادرم.»
زنان جانباز سردشت را دریابید
شاید باورش سخت باشد که بعد از گذشت ۳۲ سال از حمله شیمیایی به شهر «سردشت» بشنویم که ۵۰ درصد از قربانیان و جانبازان این فاجعه بزرگ فقط زنها و بچهها بودند. باز بشنویم که باوجود تعداد زیادی از جانبازان زن شیمیایی، ۴ هزار نفر دیگر از زنان سردشت شیمیایی هستند درحالیکه هیچ نام و نشانی از آنها جایی ثبتنشده و پرونده جانبازی ندارند! زنانی که چنان بهسختی، زندگی عادی خود را میگذرانند که در باورتان نمیگنجد. حالا کهولت سن نیز بر آنها عارض شده و دیگر تنگی نفس و خسخس سینه امانشان را بریده؛ اما همچنان برای حفظ خانه و کاشانه دم نمیزنند. سکوت و سازش همه دارایی آنها است زنانی که از خود میگذرند تا خانه و خانوادهشان را حفظ کنند.
برچسبها: زنان انقلابی کرد , زنان انقلابی , زنان مسلمان , حملات شیمیایی
سردشت نخستین شهر قربانی سلاح شیمیایی در جهان
کامیاران نیوز: بمباران شیمیایی سال ۱۳۶۶ سردشت توسط رژیم بعث عراق، این شهر را در ردیف نخستین شهرهای قربانی سلاح های کشتار جمعی در جهان قرار داد؛ اقدام نامبارکی که رد پای کشورهای استکباری که این بمب ها را در اختیار این رژیم قرار داده بودند، در فجایع آن مشخص بود.
به گزارش کامیاران نیوز،هفتم تیر سال ۱۳۶۶ رژیم بعث عراق با استفاده از بمبهای شیمیایی چهار نقطه پرازدحام سردشت را بمباران کرد که در این حمله ناجوانمردانه ۱۱۹ نفر از ساکنان غیرنظامی شهر شهید و بیش از هشت هزار نفر نیز در معرض گازهای سمی قرار گرفتند و دچار مصدومیت شیمیایی شدند.
بمباران شیمیایی شهر مرزی سردشت فجیعترین تهاجم شیمیایی بود که آثار و مشکلات بسیاری به وجود آورد و این شهر اولین شهر قربانی جنگ افزارهای شیمیایی در جهان پس از بمباران هستهای هیروشیما نامیده شد.
پس از این بمباران شیمیایی بسیاری از مردم این شهر که هیچ اطلاعی از این نوع بمبهای نامتعارف نداشتند، برای یاری رساندن به مصدومان و نجات کسانی که در زیر آوارها مانده بودند به محل اصابت بمبها رفتند و همین امر باعث شده شمار آسیب دیدگان بیشتر و بیشتر شود و بسیاری از مصدومان با تأخیر به مراکز درمانی در شهرهای تبریز، ارومیه و تهران منتقل شدند.
انتقال مصدومان شیمایی از طریق هوایی انجام شد و با توجه به حاکم شدن شرایط جنگ و مرزی بودن سردشت با تأخیر صورت گرفت و آثار مواد شیمیایی بر روی جسم مصدومان بویژه کودکان، تا سالها باقی بماند.
هنوز هم پس از گذشته ۳۲ سال از این رویداد تلخ بسیاری از ساکنان این شهر، از آن رنج میبرند و جانبازان شیمیایی سردشت که بیشتر مشکل تنفسی دارند در این مدت بین مرگ و زندگی دست و پنجه نرم میکنند.
سردشتی ها در دوران جنگ تحمیلی بارها از سوی نیروی هوایی رژیم بعثی عراق مورد هدف قرار گرفتند اما هر بار پس از بمباران، خرابیهای ناشی از آن را درست میکردند و زخمها دوباره التیام مییافت؛ اکنون سالهاست که رنج سردشتیها از بمباران هفتم تیر ۱۳۶۶ ادامه دارد.
برای کاهش بخشی از رنجهای جانباران شیمیایی این شهرستان از چند سال پیش کلینیک شیمیایی سردشت راهاندازی شد و با همکاری دانشگاههای علوم پزشکی از جمله دانشگاه شاهد اقدامات لازم برای انجام امور درمانی و پایش و کنترل سلامت جانبازان شیمیایی کلید خورد.
در چند سال اخیر با همکاری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دانشگاه علوم پزشکی ارومیه ساختار تخصصی این کلینیک تقویت شد به نحوی که کلینیک مذکور در حال حاضر در ۹ تخصص پزشکی ارائه خدمت میکند؛ از طرف دیگر با همکاری دانشگاه شاهد طرح پایش سلامت تخصصی در سردشت اجرا شد و تمام مصدومان شیمیایی سردشت تحت پوشش مراقبتهای ویژه فعالانه قرار گرفتند.
اما دردناکتر از این رنجها، ناراحتی مردم سردشت این است که مجامع بین المللی و سازمان ملل هیچگاه این جنایت رژیم بعثی عراق را محکوم نکرد و همگان بر این باورند که این جنایت به دور از چشم جهانیان و با حمایتهای برخی کشورهای ابرقدرت منطقه صورت گرفته و به همین خاطر از دید جهانیان مخفی مانده است.
به سبب غفلت جامعه جهانی از جنایتهای رژیم بعثی عراق، این رژیم در ۲۵ اسفندماه سال ۱۳۶۶ شهر حلبچه در اقلیم کردستان عراق را مورد بمباران شیمیایی قرار داد و پنج هزار نفر از مردم این شهر بر اثر استنشاق گازهای سمی فوت کردند.
بمباران شیمیایی ۱۱ مرداد سال ۱۳۶۷ نیز شهر اشنویه در آذربایجان غربی با بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ مجروح و بمباران شیمیایی گستردهای روز چهارم فروردین همان سال در روستای قلعه جی تا دزلی در شهرستان مریوان استان کردستان بخشهای دیگری از جنایت های رژیم بعثی علیه ملت ایران بود.
طبق آخرین بررسیها رژیم بعثی عراق در طول هشت سال دفاع مقدس ۶ هزار بمب شیمیایی در قالب ۲۴۲ نوبت بمباران جنایتهای گستردهای را مرتکب شد که تنها بخش کمی از این جنایت در رسانه های غربی منعکس شد.
شرکت هر ساله اعضای انجمن مصدومان شیمیایی سردشت در نمایشگاه عکس و اسناد این بمباران در حاشیه اجلاس سالانه سازمان جهانی منع گسترش سلاح های شیمیایی (OPCW) در لاهه هلند، درخواستهای کشورمان برای مطرح شدن جنایت در محاکم بین المللی و برگزاری آیین یادبود و مراسم تکریم از جانبازان شیمیایی با حضور مسئولان کشوری و استانی در سالروز این واقعه تلخ بخشی از تلاشها برای زنده نگهداشتن نفسهای سردشت طی سالها پس از این بمباران شیمیایی است.
حال در ۳۲ سالگی این واقعه مردم سردشت از مسئولان کشوری میخواهند ضمن توجه و رسیدگی بیشتر به وضعیت جانبازان شیمیایی این شهر، جنایت رژیم بعثی عراق را در مجامع بین المللی پیگیری کنند و به نشانه احترام به قربانیان این جنایت هفتم تیر به نام روز مبارزه با گسترش سلاح کشتار جمعی در جهان نامگذاری شود.
منبع: فارس
برچسبها: حملات شیمیایی , بمباران شیمیایی , اخبارسردشت
حمله شیمیایی تروریستهای سوریه به شمال «حماه»
کامیاران نیوز: خبرگزاری دولتی سوریه از حمله شیمیایی تروریستها به شمال «حماه» خبر داد.
برچسبها: اخبارجنایتکاران جفش , تحولات سوریه , حملات شیمیایی
ادامه مطلب
مسکو: تروریستها در ادلب در تدارک یک حمله شیمیایی هستند
کامیاران نیوز: نماینده دائم روسیه در سازمان ملل از دریافت اطلاعاتی مبنی بر تدارک تروریستها برای انجام حمله شیمیایی در استان ادلب خبر داد.
«واسیلی نبنزیا» نماینده دائم روسیه در سازمان ملل روز چهارشنبه گفت که شبه نظامیان و کلاه سفیدها در حال برنامه ریزی برای انجام یک حمله شیمیایی در ادلب هستند.
براساس این گزارش، ادلب جزو آخرین مناطقی است که همچنان بخشی از تروریستها مانند جبهه النصره هنوز در آنجا حضوری فعال دارند. هرچند که این افراد با هماهنگی مقامات سوریه از دیگر مناطق به آنجا منتقل شدهاند.
نبنزیا افزود: تروریستهای «هیئة تحریر الشام» کنترل 90 درصد از استان ادلب را در اختیار دارند و طی ماههای اخیرا مرتبا حملاتی را علیه نیروهای سوری ترتیب دادهاند. ما عمیقا نگران اطلاعاتی هستیم که از تدارک تروریستهای تحریر الشام با حمایت کلاه سفیدها برای انجام اقداماتی با استفاده از گازهای سمی خبر میدهد.
اوایل سال جاری میلادی نیز وزارت خارجه روسیه از استقرار تجهیزات کلاه سفیدها در چندین بیمارستان در استان ادلب خبر داده بود. مسکو گفته بود این افراد به دنبال استفاده از گازهای شیمیایی و نسبت دادن آن به نیروهای ارتش سوریه هستند.
پیش از این کشورهای غربی با ادعای انجام حملات شمیایی توسط ارتش سوریه چندین بار به خاک سوریه حمله موشکی کردهاند.
اولین بار، فروردین ماه سال ۱۳۹۶ بود که آمریکا به بهانه حمله شیمیایی در «خان شیخون»، به پایگاه هوایی «الشعیرات» ارتش سوریه در در استان حمص حملات موشکی کرد.
دومین حمله به بهانه سلاحهای شیمیایی، ۲۵ فروردین سال 1397 توسط سه کشور آمریکا، فرانسه و انگلیس انجام شد و آنها جمعا ۱۰۰ موشک به سوریه شلیک کردند.
این درحالیست که دولت سوریه در سال ۲۰۱۴ بر اساس توافقی میان آمریکا و روسیه زرادخانۀ تسلیحات شیمیایی خود را به نمایندگان سازمان ملل و سازمان منع تسلیحات شیمیایی تحویل داد. دمشق همچنین بارها دربارۀ تسلیحات شیمیایی معارضان و تروریستها و امکان استفاده از این تسلیحات در مناطق غیرنظامی هشدار داده است.
خبرگزاری فارس
برچسبها: اخبارجنایتکاران جفش , تحولات سوریه , حملات شیمیایی , اخبار حضورروسیه درسوریه