به گزارش کامیاران نیوز، یک کابر فضای مجازی با انتشار تصویری از حمله سگ به یک پیر مرد در صفحه توییترش نوشت: حمله سگ به یک پیرمرد، جامعه تا کی باید هزینه موهومات جماعت سگباز رو متحمل شه؟
مشرق
حاشیه ای برمتن
روابط عمومی کامیاران نیوز
تیتر بسیار زیبا وبه جا انتخاب شده است،جامعه هزینه حملات سگ های ولگرد را نمی دهد بلکه هزینه سگ بازها را پرداخت می نماید جماعتی که اگر خبری درج شود که سگ هاری توجه کنید سگ هاری کشته شد زمین وزمان را به هم می ریزند که حقوق حیوانات چنان شد وچنان حال آنکه این عده اگر روزی یکصد انسان قربانی حملات سگ ها شوند نه تنها نگران نیستند شاید به به به وچه چه سگ ها هم بپردازند.
قبل از معدوم کردن سگ های ولگرد لازم است با این دست از افراد برخورد شود چرا که مشکل سگ ها نیستند سگ نباشد فردا بلائی دیگر را ساز می کنند وجامعه را با بدبختی های دیگری دست به گریبان می کنند.
درهمین شهر کامیاران مرد می خواهد ساعت های شش صبح در اماکنی نظیر شهرک های بعثت،دادگستری والهیه تردد نماید؛چرا که این مصیبت را به چشمان خود دیده ام وبرای خودم اتفاق افتاده است.
بامدادی قصد خرید نان نموده دمپائی پوشیدم وبه بیرون زدم همین که به خیابان سوران رسیدم چشمانتان روز بد نبیند؛ گله چه عرض کنم لشکری از سگان را دیدم که برایم گارد گرفته آماده دریدن هستند سنگی را به هزار بدبختی جستم که اگر قصد حمله داشتندبا سنگ فراری شان دهم زهی خیال باطل،سنگ در دستانم جاخوش کرده بود ومن در حال عقبگرد به خود که آمدم نجات جانم را در پاهای برهنه ام دیدم چون دمپائی ها در چنین احوالی بلای جانم شده بودند پاهایم را برهنه نموده دست در جیب در حالی که می دویدم به دنبال کلید خانه نیز می گشتم چون جنگ من ولشکر سگان جنگ دقیقه بود کلید را بیرون آوردم وهمچنان که می دویدم کلید دروازه را یافته به دروازه که رسیدم معطل نکردم درب را گشوده خود را داخل حیاط انداختم ودر همان حالت نفس زنان شکرخدای را به جای آوردم از مرگ اصلا نترسیده ونمی ترسم؛ترسم از این بود که فردا اگر بخواهند فرزندم را به کسی معرفی کنند بگویند فلانی پسر فلانی که سگ او را خورد.
سعی نموده مطلب را به گونه ای بنویسم که حوصله خواننده سر نرود ومزاحی هم در میان جملات آورده باشم،اما دوستان عزیز مشکل سگ گرفتگی پدیده ای است که هرروز از آن می شنویم مرگ های دردناک؛نقص عضوهای زیاد وحتی صورت هایی که دیگر قابل بازسازی نبوده ونیستند.
امروزه حامیان دروغین سگان عامل اصلی مرگ ومیرها وجراحت های ناشی از حملات این حیوان هستند،این افراد کاررا به جائی رسانده اند که احدی جرات ندارد در فضای مجازی مطلبی بنویسد چنان به او می تازند که کاتب از نوشته هایش پشیمان می شود.
به نظر نگارنده قبل از مبارزه با سگان باید این افراد به خود آیند وبدانند کارشان نه تنها اشکال دارد بلکه موجب گناه نیز می گردد وقطعا در مرگ انسان ها سهیم هستند وتا وقت بیش از این به تنگی نیامده در رفتارخود تجدید نظرکنند.
کامیاران نیوز:روز گذشته حمله سگهای ولگرد در منطقه شهرک پیام اهواز سبب شد قسمتی از گوشتِ گوشِ یک کودک پنج ساله از بدنش جدا شود.
به گزارش کامیاران نیوز؛ روز گذشته پسر بچه‌ای پنج ساله به نام سید حامد غرابی که برای گذاشتن زباله در کنار خانه خودشان از منزل خارج شده بود مورد حمله سگهای ولگرد قرار گرفت و تکه‌ای از گوش سمت راست خود را از دست داد.
سید احمد غرابی پدر سید حامد در تشریح ماجرای حمله سگهای ولگرد به فرزندش با خبرنگار ما در اهواز به گفت‌وگو نشست که در ادامه می خوانید:
روز گذشته حدود ساعت ۹:۳۰ یا ۹:۴۵ دقیقه صبح بود که حامد برای گذاشتن کیسه زباله کنار درب خانه از منزل خارج شد سگهای ولگرد با دیدن حامد به وی حمله می‌کنند و ما که در ساختمان بودیم ناگهان با صدای داد و بیداد و فریادهای حامد از خانه بیرون ریختیم.
جدا شدن گوشتِ گوش راست حامد
در خانه را که باز کردم با سر و صورت خونی حامد مواجه شدم در ابتدا فکر کردم خودروی عبوری پسرم را زیر گرفته و فرار کرده است اما حامد در حال جیغ و داد و درد کشیدن گفت: بابا سگ من را گاز گرفت. همان لحظه متوجه شدم گوشتِ گوش حامد نیست و بریده شده است
من یک سگ را دیدم اما پسرم می‌گفت سه تا سگ بودند، حامد فقط ۵ سال دارد و شاید در آن شرایط که ترس و وحشت بر وی غلبه کرده بود نمی‌توانست آنچه برایش رخ داده را تعریف کند فکرش را بکنید وقتی از حامد سوال کردم سگی که گازت گرفت چه رنگی بود؟ با اشاره به شلوارش که رنگ مشکی داشت به من فهماند که سگ مشکی رنگی به سمت او حمله کرده است.
سمت راست گردن حامد نیز تا همین الان جای دوتا از دندان‌های سگ باقی مانده است که پزشک‌ها با پانسمان کردن آن مخالف بودند و گفتند: تا می‌توانید آن شستشو کنید تا عفونت نکنندگوش سمت راست حامد ۳۵ بخیه خورد و با توجه به تماسی که با سگ داشت ناقل است گوش پسرم آنقدر خونریزی داشت که تمام پیراهن من خونی شد.
گوش حامد در بیمارستان ابوذر پانسمان شد
بعد از حادثه سریع سوار ماشین شدیم و به همراه دایی و مادر حامد راهی بیمارستان گلستان شدیم و تیکه گوشتی که از گوش حامد جدا شده بود با وجود خونی و خاکی بودن به امید پیوند دادن آن را داخل یخ گذاشتیم و با خودمان به بیمارستان بردیم.
اما کادر بیمارستان گلستان ما را به بخش گوش و حلق و بینی بیمارستان امام خمینی(رض) اعزام کردند، کادر درمان این بیمارستان نیز تاکید کردند ابتدا به بیمارستان ابوذر برای تزریق آمپول کزار به حامد مراجعه کنیم که در بیمارستان ابوذر ابتدا پانسمان جزئی و سپس آمپول تزریق شد.
پس از آن کادر درمان بیمارستان ابوذر با کادر درمان بیمارستان امام خمینی(رض) جهت تسریع به مداوای حامد هماهنگ کردند و به سرعت کار بخیه، آزمایش و ... انجام شد، البته گوشت جدا شده را موفق نشدند پیوند بدهند.
صورت حامد ورم کرده است
در حال حاضر سمت راست صورت حامد کاملاً ورم کرده است طوری که چشمش باز نمی‌شود، پزشک می‌گوید: ورم صورت حامد طبیعی است و مربوط به شدت آسیب است، فردا با پزشک متخصصی در بیمارستان امام خمینی (رض) وقت مراجعه دارد، امروز نیز کادر درمان بیمارستان امام خمینی(رض) برای اطلاع از وضعیت حامد با بنده تماس گرفتند.
چه کسی جوابگو است؟
از روز گذشته تا کنون که این اتفاق برای پسرم افتاد آرامش نداریم، نمی‌دانم شاکی چه کسی بشوم، پسرم ناقص شده، پزشک معالج به من گفت: فاصله دندان سگ با رگ گردن حامد فقط یک سانتی‌متر بود اگر خدایی ناکرده حامد فوت می‌شد چه کسی جوابگو بود؟ اگر به موقع صدای فریادهای پسرم را نمی‌شنیدم و به کمکش نمی‌رفتم حتی متوجه نمی‌شدم چه اتفاقی برای وی افتاده است.
چند هفته پیش یک خودروی وانتی آمد و حدود پنج تا شش سگ را در این شهرک کنار مسجد رها کرد و رفت، تعداد سگهای ولگرد در این منطقه زیاد هستند.
مانده‌ام یقه چه کسی را بگیرم، شهرداری موظف است سگهای ولگرد را جمع‌آوری کند یا در جایی نگهداری کند، چرا باید سگ‌ها در خیابان آزاد باشند تا ما امنیت نداشته باشیم آدم بزرگ نمی‌تواند در برابر سگ‌ها از خود دفاع کنند چه برسد به بچه پنج ساله، مخصوصاً شب‌ها از ترس سگهای ولگرد کسی جرأت نمی‌کند بیرون بیاید.
مشرق
برچسب‌ها:
مر گ های دردناک ,
حمله حیوانات ,
سگهای ولگرد